آرزو ی دیدار
😔
همه عیدهابه کامم زهرمی شود،کدام مهمانی ،کدام جشن ،کدام شادی،می خواهم دنیانباشدوقتی که تونیستی ،اشک ازچشمانم روی گونه ام می لغزد،داریم جشن می گیریم امابدون تو،هم شادم وهم ناراحتم ،شاید دیوانه شده ام نگاه تب دارم را به تقویم می دوزم چندروزدیگرعیداست،کاش روزعیدغدیرمقارن می شدباآمدنت ،آخ که این جشن چقدرمی چسبید ،کاش این بارغدیرراباتوعیدمی کردم مولاجانم ،به جمکران که می روم درودیواربوی بهشت می دهداما چه غریب است خانه ای که صاحبش نیست ،بیاکه بهارجوانیم داردبه سرمی رسد ،همه عیدها به کامم زهرمی شودازنبودنت دردانه ی زهرا،می دانی مولاجان چندی دیگرمحرم است ،اما منتقم حسین علیه السلام هنوزنیامده است ،برای مانیابه خاطرروی ماه امام مابیا،کاش این عید،به ماعیدی دیدن روی ماهت باشد ،آرامش نمازخواندن پشت سرت وچه دلچسب نمازی باشدآن نماز،دلم می سوزد ازجشنی که همه دورهم جمع باشیم وتوتنهامولاجانم ،دلم ازاین می گیرد که به صدای العجل العجل مولایاصاحب الزمان مااعتنا نمی کنی ،اگرچه لبریزگناهیم ولی به نیم نگاهی ازاولاد زهرامحتاجیم بیاوآقایی کن دراین جوانی ماظهورکن وعیدماراصفاببخش،چه معنایی داردعید بدون عیدی ،دیدارروی ماهت رابه ما عیدی بده🖤🖤❤
یک نخ از جامه احرام تو ما را کافیست
رشته مهری از آن عالم بالا کافیست
#عید_غدیر
اللهم عجل لولیک الفرج🌺